کارگروهی :
می دانیم که ذهنیت شما درباره واژه تیم ورک و یا کارگروهی دقیقا همان چیزی می باشد که در مراکز درمانی می بینید ، متخصصین دندانپزشکی کنار هم جمع می شوند و هر بیماری که به مرکز مراجعه می کند می تواند هر کار تخصصی را از متخصص مربوطه دریافت کند ، اما ما این نوع کار کردن را کار انفرادی می دانیم و علت آن این است که در واقع یک تیم واقعی و علمی ، متشکل از اجزایی می باشد که تیم پزشکی و متخصصین دندانپزشکی جزیی از اجزای آن گروه می باشند ؛ در واقع تیم کاملتر از آن می باشد که فقط از یک گروه درمانی تشکیل شده باشد .
تیمِ منظورِ ما ، از دو گروه اصلی تشکیل شده است :
1- گروه درمانی
2- گروه غیر درمانی
گروه درمانی متشکل از دندانپزشکان متخصص در کنار دندانپزشکان عمومی مشغول به فعالیت هستند .
اگر بخواهیم تخصصی به آن نگاه کنیم می توانیم قسمت csr را جدا کنیم و مسئولین مختص آن را تعریف کنیم ، گروه انبار و خرید جدا باشد ، گروه تاسیسات و پرستاران هم جدا باشد و این یک گروه درمانی می باشد .
اما گروه دیگر گروه غیر درمانی می باشد که بسیار در موفقیت با اهمیت می باشند ، در واقع منظور از موفقیت این است که تک تک اعضای یک گروه احساس رضایت شغلی را هم از لحاظ کاری و هم از لحاظ پیشرفتی که در کار دارند احساس می کنند و نیز از لحاظ مالی و درآمدی که کسب می کنند پیشرفت کنند .
از طرفی باید خدماتی که جامعه دریافت می کند بسیار عالی باشد .
یک موسسه موفق به این شکل است که گروه درمانی آن برای شما شناخته شده می باشد .
اما گروه غیر درمانی : زمانی که در دوران تحصیل بودیم تمام اوقات زندگی را فقط برای تحصیل گذاشتیم ، همه ی دندانپزشکان ، پزشکان و افرادی که رشته های سخت را انتخاب می کنند همین شرایط را دارند و در موارد کمی بین این افراد ، اشخاص دیگری هم وجود دارند که به جنبه های دیگر زندگی هم پرداخته اند ، در واقع اکثریت ما فقط و فقط انرژی خود را صرف تحصیل کرده ایم .
چرا که با رقابت بزرگی بنام کنکور مواجه بودیم . بعد از شرکت در کنکور و کسب رتبه خوب ، وارد دانشگاه شدیم . در دانشگاه هم با واحدهای سنگینی مواجه شدیم که باز هم به انرژی زیادی نیاز داشت و از طرفی آنقدر واحد ها و بخش های درمانی زیاد بود که تمام طول هفته ما را درگیر خود می کرد ، بنابراین فرصتی نداشتیم که به مسائل دیگر بپردازیم و مهارت های بیشتری یاد بگیریم و از لحاظ علمی ، غیر علمی و مهارتی بخواهیم پیشرفتی داشته باشیم .
بعد از دوران تحصیل وارد دوران طرح شدیم که فشار های خود را داشت و بعد از آن وارد بازار کار شدیم ، از آن جایی که کار ما یک کار تجربی و مهارتی است سال های اول کاری ما به این صرف شد که در دوره های تخصصی شرکت کنیم و در کار تمرین بیشتری داشته باشیم ، مهارت بیشتری کسب کنیم تا در کار خود مسلط شویم و در نهایت در حدود سنین 30 سالگی توانستیم یک دندانپزشک شویم که مهارت و تسلط نسبی داشته باشیم .
اکنون در سن 30 سالگی ما دندانپزشک شدیم و اکثر ما به غیر از دندانپزشکی در کار دیگری مهارت نداریم . الان زمانی می باشد که همه وارد زندگی شدیم و باید از کارمان کسب درآمد کنیم ، باید از تمام سال هایی که تحصیل کردیم و تلاش کردیم که به آن جایگاه برسیم ، بهره برداری کنیم و این باید تاثیر خود را در زندگی به ما نشان دهد .
فرض کنید قدم اول این می باشد که می خواهیم یک موسسه یا مرکزی را راه اندازی کنیم و در آن مشغول به کار شویم ، انتخاب موقعیت آن مرکز خود یک مهارت ، علم و یک تخصص می باشد که ما به آن تسلط نداریم .
بعد از آن نیاز به همکارانی داریم که باید در واقع آن ها را به استخدام خود در آوریم ، مسئولیت ها را تقسیم کنیم ، به همکاری خود دعوت کنیم ، تا بتوانیم یک مرکز را راه اندازی کنیم .
سوال : آیا جذب نیروی انسانی به این سادگی ها می باشد ؟ یعنی ما می توانیم یک آگهی بدهیم و نیروی انسانی را جذب کنیم ، مسئولیت ها را به آن بسپاریم و شروع به کار کنیم ؟
جواب : خیر ، این کار به هیچ عنوان به این سادگی نمی باشد ، نوع آگهی دادن و دعوت به همکاری ، نوع استخدام و مصاحبه ، از طرفی پیدا کردن پتانسل های افراد ، تقویت آن پتانسیل ها ، پیدا کردن نقاط ضعف و قوت افراد ، پیدا کردن استعداد و استفاده از نقاط قوت افراد ، انرژی و انگیزه دادن به پرسنل ، آموزش دادن و ارتقا بخشیدن به پرسنل و اینکه یک پرسنل روحیه این را داشته باشد که با دل و جون برای شما کار کند و روز به روز برای پیشرفت خود تلاش کند .
این ها تخصص ، مهارت ، تجربه و دانش خاص خود را طلب می کند ، در واقع نیروی انسانی اگر شرایط خاص خود را نداشته باشد آن جور که باید برای شما کار نمی کند .
ایجاد جذابیت در یک مرکز درمانی و حفظ آن جذابیت باز هم مهارت و تخصص خود را می خواهد ، که در دانش و تجربیات ما نمی گنجد .
اینکه ما محیطی ایجاد کنیم که وقتی بیمار وارد آن محیط می شود به ما اعتماد کند و در واقع جذب ما شود ، احساس خوشایندی داشته باشد ، به بیمار آرامش دهد و در واقع بیمار سلامتی خود و جسم و جان خود را به دست ما بسپارد و چشم بسته تمام طرح درمان های ما را بپذیرد ، که این نیازمند دانش و تخصص خاصی می باشد که باید گروه غیر درمانی این کار را انجام دهند ، بخش مهمی از فعالیت های گروه غیر درمانی و زیر مجموعه های گروه غیر درمانی بخش مارکتینگ می باشد و همان جور که می دانید نبض تپنده ی هر موسسه ای در واقع مشتریان آن موسسه هستند ، در واقع اگر بیماری به شما مراجعه نکند با وجود اینکه شما بهترین تخصص ها را داشته باشید نمی توانید از آن کاری که دارید بهره برداری کنید .
در واقع جذب بیمار و گروه مارکتینگ حرف اول را در موسسه می زنند که در ابتدا بیمار را جذب کنند و سپس بتوانند این جذابیت را حفظ و نگهداری کنند و تا آخر ادامه دهند که بیمار راضی از مرکز بیرون برود و به دیگر بیماران هم توصیه کند که به آنجا مراجعه کنند .
ما به عنوان دندانپزشک باید دغدغه درمان بیماران خود را داشته باشیم ، حتی اگر به تمام این دانش ها و علوم تسلط داشته باشیم باز هم فرصت این را نداریم که هم بخواهیم بیماران را درمان کنیم و هم بخواهیم به این امور رسیدگی کنیم ، در واقع ما باید یک ذهن آزاد و جسم سرحال داشته باشیم تا بتوانیم برای بیمار وقت بگذاریم ، فکر کنیم ، طرح درمان را پیش بریم . همزمان که ما داریم به بیمارمان و درمانمان فکر می کنیم ، عده ای در کنار ما هستند که به مسائل دیگری فکر می کنند ، جاذبه های محیطی ، نیروی انسانی ، در واقع جذب بیمار ، مسائل بیمار و حسابداری و خیلی از مسائل دیگر و حتی به تبلیغات و اطلاع رسانی نیز فکر می کنند ، گروه مارکتنیگ از این جهت مهم می باشد که میتواند پتانسیل ها و توانایی ها را به جامعه نشان دهد . شما بهترین متخصص هم که باشید چطور می خواهید به جامعه نشان دهید که در این مرکز چنین تخصصی وجود دارد ؟ چنین توانایی و قابلیتی وجود دارد و مردم را ترغیب کنید که میان من و کلینیکی که در نزدیکی من وجود دارد من را انتخاب کنید ؟ چرا باید یک بیمار شما را انتخاب کند ؟
این وضعیتی می باشد که گروه مارکتینگ می توانند آن را به خوبی انجام دهند .
در گروه مدرن ، گروه غیر درمانی زحمت بسیاری برای این موضوع می کشند و هزینه های زیادی صرف می شود ، ضمن اینکه خدمات ارتقا پیدا می کند ما باید بتوانیم واقعیت ها را به مردم نشان دهیم . در بازار رقابت کسی که بتواند توانایی هایش را به جامعه نشان دهد برد بیشتری دارد و می تواند در بازار رقابت جلوتر باشد و بهتر عمل کند و بیماران را به سوی خود جذب کند ، این ویژگی خیلی بالایی می باشد که تیم غیر درمانی می توانند آن را برای ما تامین کنند .
مهندسی فروش :
مهندسی فروش می تواند تحولی در خدمات شما به وجود آورد که باعث می شود شما آنچه در خدمات و تبلیغات ارائه می دهید واقعیت داشته باشد ، نه اینکه فقط یک فضای زیبا داشته باشید . وقتی بیمار خدمات را دریافت می کند احساس رضایت کند و مطمئن باشید که بهترین کاری را که توانستید برای بیمار انجام دادید ، مهندسی فروش واژه ای است که شاید برای ما زیاد آشنا نباشد و می خواهیم بگوییم که شاید مسائل مهمی باشد که من و شما از آن غافل باشیم که می تواند به کیفیت و سرنوشت کاری ما کمک کند .
نکته ی آخر به عنوان یک همکار و دوست باید بگویم که ما دندانپزشکان باید گارد خود را باز کنیم و تابع قوانین مدیریتی و مارکتنیگ باشیم و درمقابل آن ها گارد نگیریم ، ما یک سری قوانین برای خودمان داریم ، جامعه باعث شده یک تمایل خاصی پیدا کنیم که با قوانین مدیریتی یک مقدار هم خوانی ندارد ، حال زمان آن رسیده که ما مشاورانی در زمینه مدیریت داشته باشیم که این مشاوران بتوانند هم از لحاظ تئوری و هم عملی ما را راهنمایی کنند و در کنار ما قرار بگیرند و حتی روی رفتار ما و طرز برخوردمان و ارائه خدماتمان تاثیر بگذارند تا بتوانیم موفق تر عمل کنیم .
زمانی که ما از قوانین مدیریتی که همگی ریشه علمی دارند تبعیت می کنیم موفقیت فردی پیدا می کنیم که ارتقای فردی باعث پیش برد گروه نیز می شود و در یک گروه موفق که برند می باشد خودمان برند می شویم و می توانیم از مزایای آن خیلی استفاده کنیم ؛پس زمان آن رسیده کار فردی را فراموش کنیم و وارد گروه های حرفه ای و در واقع گروه های کامل شویم تا بتوانیم ارائه خدمات را به حداکثر برسانیم و نتیجه آن را در زندگی ببینیم .
لازمه بدانیم که تشکیل و هدایت یک گروه خود یک مهارت و در واقع هنر خاصی می خواهد ، افراد مختلف با شخصیت های مختلف در کنار هم قرار می گیرند ، گروه درمانی با گروه غیر درمانی تضاد فکری ، اخلاقی و شخصیتی زیادی دارند ، پذیرفتن یکدیگر و کار کردن در کنار هم و محبتی که امروز بین اعضای گروه مدرن وجود دارد که همه با هم کار را پیش می برند و به نتیجه کار فکر می کنند ، این خودش یک رهبر لایق و شایسته ای می خواهد که باید در هر مجموعه ای وجود داشته باشد .
همانطور که لازم است گروه غیر درمانی اطلاعات درمانی داشته باشند تا بتوانند کار خود را به نحو احسن انجام دهند ، بیمار را توجیه و هدایت کنند ؛ تیم درمانی هم باید اطلاعات مارکتینگ و مدیریتی داشته باشند و قوانین و اصول مدیریتی را بپذیرند ، پس بنابراین یک مقدار مطالعه ی بیشتری داشته باشیم و غرور کاذب خود را کنار بگذاریم و مطیع قوانین مدیریتی باشیم تا آینده ی درخشانی داشته باشیم .
دیدگاه بسته شده است